تبلیغات X
سفارش بک لینک
آموزش ارز دیجیتال
ابزار بتادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
خدمات سئو سایت
چاپ ساک دستی پارچه ای
چاپخانه قزوین
استارتاپ
آموزش خلبانی
طراحی سایت در قزوین
چاپ ماهان
چاشنی باکس
کرگیری
کرگیر
هلدینگ احمدخانی قم
زبان انگلیسی
https://avalpack.com
سئو سایت و طراحی سایت پزشکی
خرید آجیل
همکاری در فروش
دانلود سریال
لوله‌ پلی‌ اتیلن

ديوان شعر اهل بيت ع - شهادت امام حسين ع

شعر مناجات امام حسين ع

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,

اميرحسين حيىري

ای کاش برای تو اثر داشته باشم

باری ز سر دوش تو برداشته باشم

بی شک تو به دیدار دل خسته می آیی

از آمدنت کاش خبر داشته باشم

سر نذر قدومت نشود بار گران است

ای وای اگر پیش تو سر داشته باشم

بی دینم اگر پیش دو ابروی کمانت

من سجده به محراب دگر داشته باشم

از شوق زیارت دل من بال درآورد

بگذار که در صحن تو پر داشته باشم

تا کرببلا قبله ی عشاق جهان است

حیف است که بر کعبه نظر داشته باشم

من خواسته ام تا که به چشمم رمقی هست

در روضه ی تو دیده ی تر داشته باشم

بگذار که من در عوض آن همه زخمت

یک داغ اقلاً به جگر داشته باشم


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/11/27 - 15:39 | 1 2 3 4 5

شعر اربعين(روضه)

دسته بندی : شهادت امام حسين ع, اربعين,

رسيده وقت عزايت ادامه لازم نيست


چكيده اشك برايت ادامه لازم نيست

امان ز لحظه ي در خون نشستنت آقا

نشسته عرش بپايت ادامه لازم نيست

گذاشت خنجر خود را به روي حنجر تو

رسيد بر روي نايت ادامه لازم نيست

به ضربه هاي مكرر شكسته شد نفست

بريد راه هدايت ادامه لازم نيست

ذبيح اعظم قرآن تويي تو يا عطشان

هزار ذبح فدايت ادامه لازم نيست

ميان خلق شمايي به نام ثارالله

بپاي توست خدايت ادامه لازم نيست

نگين حضرت خاتم كجاست آقا جان؟

منم فداي عطايت ادامه لازم نيست

بگوش جان برسد بعد قرنها آقا

هنوز صوت صدايت ادامه لازم نيست

تويي تو امر به معروف و نهي از منكر

شريعت است خطايت ادامه لازم نيست

نشسته ام كه بگيرم برات كرببلا

منم مديحه سرايت ادامه لازم نيست

اصغر چرمي


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/9/13 - 13:51 | 1 2 3 4 5

شعر عاشورايي

دسته بندی : شهادت امام حسين ع, اربعين,

این اشک‌ها به پای شما آتشم زدند

شکرخدا برای شما آتشم زدند

من جبرئیل سوخته بالم، نگاه کن!

معراج چشم‌های شما آتشم زدند

سر تا به پا خلیل گلستان‌نشین شدم

هر جا که در عزای شما آتشم زدند

از آن طرف مدینه و هیزم، از این طرف

با داغ کربلای شما آتشم زدند

بردند روی نیزه دلم را و بعد از آن

یک عمر در هوای شما آتشم زدند

گفتم کجاست خانه ی خورشید شعله‌ور؟

گفتند بوریای شما، آتشم زدند

دیروز عصر تعزیه‌خوانان شهر ما

همراه خیمه‌های شما آتشم زدند

امروز نیز، نیر و عمان و محتشم

با شعر در رثای شما، آتشم زدند

«دیشـــب اگـــر به داغ شهیدان گداختم

امشــب ولـی بــرای شمــــا آتشم زدند

تــا بـــا خبـر ز شـــور نیستـــانی‌ام کنند

مــاننــد نینـــوای شمــا آتــــشـــم زدند»

سيدحميدرضابرقعي


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/9/13 - 08:13 | 1 2 3 4 5

شعر كربلا

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,


دليل شور قلبم بر ملا شد

دل مـن وارث درد و بلا شد

از آن ساعت كه چشمم بر حرم خورد

اسير روضه هاي كربلا شد


اصغر چرمي


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/9/13 - 03:18 | 1 2 3 4 5

مادر لالايي هم بلد بود اما هر كاري كرد شش ماهه خوابش نبرد


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/29 - 17:16 | 1 2 3 4 5

يا حسين ضرب المثل ها را معما كرده اي(اصغر چرمي)

دسته بندی : شهادت امام حسين ع, حضرت اباالفضل ع, حضرت ام البنين, حضرت علي اصغر ع,

مادر لالايي هم بلد بود اما هر كاري كرد شش ماهه خوابش نبرد


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/28 - 07:38 | 1 2 3 4 5

شعر محرم

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,

شب شب اشک و تماشاست اگر بگذارند


لحظه ها با تو چه زیباست اگر بگذارند

فکر یک لحظه بدون تو شدن کابوس است


با تو هر ثانیه رؤیاست اگر بگذارند


مثل قدّش، قدمش، لحن پیمبروارش


روی فرزند تو زیباست اگر بگذارند

غنچه آخر چقدر آب مگر می خواهد؟


عمر طفل تو به دنیاست اگر بگذارند

ساقی ات رفته و ای کاش که او برگردد


مشک او حامل دریاست اگر بگذارند

آب مال خودشان، چشم همه دلواپس


خیمه ها تشنه ی سقاست اگر بگذارند

قامتش اوج قیام است قیامت کرده ست


قد سقای تو رعناست اگر بگذارند

سنگ ها در سخنت هم نفس هلهله ها


لحن قرآن تو گیراست اگر بگذارند


تشنه ای آه، و دارد لب تو می سوزد


آب مهریه ی زهراست اگر بگذارند

بر دل مضطرب و منتظر خواهر تو


یک نگاه تو تسلاست اگر بگذارند


سيدمحمدجوادشرافت

برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/26 - 10:42 | 1 2 3 4 5

شعر محرم

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,


ای حضرت عــشــق بر مرام تو سلام

بر قطره ی خون که شد پیام تو سلام

با روضه ی جانسوز شما زنده شدیم

بــر شـور مـــحـــرم الــحـرام تو سلام

------

تـا لطف خدا بدرقه ي راه حسين است

تقدير و قضا بسته به يك آه حسين  است

بــــر كـــل جهــانــيــان بگوييد كه حتما

نفرين خدا در پي بدخواه حسين است

------

دائم ز غـم حسين در شور و نواست

آن يوسف زهرا كه دلش غرق عزاست

بـــر مـنـتـظـران بــگــو كه خواهد آمد

آن منتقمي كه در پي خون خداست

------

ما دست به دامان شماييم حسين

دلسوخته مهمان شماييم حسين

اي حضرت عشق يا قديم الاحسان

ديوانه ي احسان شماييم حسين

------

اشــك غــم تـو مرام ديرينه ي ما

رفــتــار خدايــي تــــو  آئينه ي ما

الگوي رفـيـع عـشـق و ايثار تويي

شد نوكريت مدال بر سينه ي ما

------

در روضه همیشه دیده ی تر داریم

داغی بـــه دل از غریب مادر داریم

عشق است اگر دوباره در ماه عزا

بــیــن الـــحــرمین تان قدم برداریم

------

آنــروز زمـــيــن مـنـتـظر باران شد

خورشيد ز گرماي زمين نالان شد

آبــي كــه نـخـورد بر لب اهل حرم

بر گرد مزار ساقي العطشان شد

------

هر چند كه مهريه ي زهرا آب است

يك قطره ي آب در حرم ناياب است

بــر دســت گـرفته كودك ذبح شده

انگار كه طفل ناز او در خواب است

اصغر چرمي



برچسب‌ها : ,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/19 - 16:36 | 1 2 3 4 5

شعر محرم

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,

نـــام تو زيــنـت دلهـاست ابـــاعـبـدالله

بـرتـريـن واژه ي دنـياست ابـــاعـبـدالله

ذكر هـر عاشق دلسوخته ثارالله است

مــوج طــوفـانيِ دريـاست ابـــاعـبـدالله

زائــــران حــرمــت زائـــر عـرش حـقّـنـد

كــربــلا عـرش مُعلّاسـت ابـــاعـبـدالله

مــن گِـــداي حــرم كــرببلايـت هستم

روزي ام دست تو آقاست ابــاعـبـدالله

شب جمعه حرمت شور عجيبي بر پاست

زائــرت حـضـرت زهـراسـت ابـــاعـبـدالله

چشم ما در حرمت اشك فشاني كرده

عـاشـق نسل طَـهوراست ابـــاعـبـدالله

زخم گل كرده به سينه كه شما مي گويي

روضـه ي اكـبـر لـيلاست ابـــاعـبـدالله

بــاز در جمع محبـان تو آقاي بـهـشـت

شـور با حرولـه بر پاست ابـــاعـبـدالله

حافظ مرقد زيـبـاي دو بانـوي دمـشـق

بـيـرق حضــرت سقاست ابـــاعـبـدالله

مـادرت كرد تماشا وُ تِنت ريخت به هم

قتلگـه محشر كبرِي ست ابـــاعـبـدالله

شمر با چكمه به روي بدنـت آمده بـود

شاهدش زينب كبري ست ابـــاعبدالله

بــارهـا در حرمـت بـيـن مُـحـبـان گـفتم

كــربــلا مـركـز دنيــاسـت ابـــاعـبـدالله

به اَبي اَنتَ وَ اُمّي همه ي حرف من است

سـنـدش نـوكـري مـاسـت ابـــاعبدالله

اصغر چرمي

برچسب‌ها : ,,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/11 - 17:51 | 1 2 3 4 5

شعر محرم

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,

 

این راز پُر از عذاب پیشت باشد

تصویر منِ خراب پیشت باشد

شاید که محرمت نبودم آقا !

این اشک علی الحساب پیشت باشد

وحیدقاسمی
 


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/10 - 13:25 | 1 2 3 4 5

شعر سلام بر محرم(شور،واحد، مرثیه)

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,

 

ارباب با وفا  سلام بر محرمت

ای حجت خدا  سلام بر محرمت

ذکر غم شما  بر صحن دل نشست

محبوب قلبها  سلام بر محرمت

عالم سیاه پوش  در ماتم تو شد

ای شاه سر جدا  سلام بر محرمت

هر لحظه از غمت  بی تاب شد دلم

سالار روضه ها  سلام بر محرمت

ای باعث وجود  معنای فضل و جود

ای معدن سخا  سلام بر محرمت

اشعار ما کجا  وصف شما کند

طوفان واژه ها  سلام بر محرمت

از داغ روضه ات  عالم حزین شده

ارباب ماسوا  سلام بر محرمت

آقای تشنه لب  فدای غریبیت

فرزند مرتضی  سلام بر محرمت

شوری بپا شده  با ذکر یا حسین

در مجلس عزا  سلام بر محرمت

باز این چه شورش است   ذکر مدام ما

شعر کتیبه ها  سلام بر محرمت

امشب نوشته شد بر روی قلب ما

حیّ عَلی اَلعَزا سلام بر محرمت

اصغر چرمی

 

 

 

 


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/10 - 13:25 | 1 2 3 4 5

شعر ورود محرم

دسته بندی : شهادت امام حسين ع, حضرت اباالفضل ع,

نظر لطف تو یک بار دگر حاصل شد

غزلی از کرمت بر دل من نازل شد

شعر نذر علم و بیرق و مشک ساقیست

واژه ها غیر اباالفضل همه باطل شد

در میان دو کفش عشق تلاتم می کرد

قطره ای بر دل من ریخت مرا شامل شد

دست ساقی حرم راه نشان داده به ما

همه جا لحظه ی غفلت کرمش حائل شد

شکر می گویم اگر شعر محرم آغاز

با مدد از کرم نام ابوفاضل شد

اصغر چرمی


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/10 - 13:25 | 1 2 3 4 5

ما منتظران کوی یاریم حسین

تادر حرمت اشک بباریم حسین

در روز جزا بجز تو ای حضرت عشق

امید به هیچ کس نداریم حسین

اصغر چرمی


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/10 - 13:25 | 1 2 3 4 5

شعر ورود به محرم

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,

 

بساط هیئت ارباب را بپا کردند

ستون خیمه ی عشاق را بنا کردند

دوباره ماه محرم شد و عزا داران

لباس مشکی هر سال را جدا کردند

میان مجلس روضه به گریه مادر ها

عزا گرفته و نذریِّ خود ادا کردند

میان صحن حسینیه ها عزاداران

برای عرض ارادت مرا صدا کردند

من از اهالی دردم مریض چشمانت

به چای روضه ات آقا مرا دوا کردند

برات کرببلا را دوباره دادند و

تمام حاجت عشاق را روا کردند

نشسته ام به میان حریم روضه ی تان

بساط روضه و گریه به ما عطا کردند

شعار مجلستان کُلُّ یَوم عاشوراست

مباد گفته شود عاشقان رها کردند

تمام روضه ی تان را شنیده ام اما

چه شد به جای کفن فکر بوریا کردند؟

به جان حضرت زینب گمان کنم امشب

نصیب جمع محبان غم و بلا کردند

رسیده ماه محرم زمان درد و بلا

گروهی از همه جا قصد کربلا کردند

اصغر چرمی

 

 


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/10 - 12:22 | 1 2 3 4 5

شعر روضه ي كربلا

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,

پیكر قرآن، نشان تیرهاست

آیه آیه، طعمه ی شمشیرهاست

جسم پاك یوسفی در خون و خاك

مثل قلب پیر كنعان، چاك چاك

یك گل خونین و هفتاد و دو داغ

تشنه كام افتاده در دامان باغ

برگ های خشكش از خون، تر شده

غنچه روی سینه اش پرپر شده

سنگ دشمن، درّ نایاب من است

تشنگی، شیرین ترین آب من است

كاش تا بازم فدایی آورم

بود هفتاد و دو یار دیگرم

كاش صدها عون و جعفر داشتم

قاسم و عباس و اكبر داشتم

كاش می دادی مرا، صد طفل شیر

تا سپر می شد گلوشان پیش تیر

این من و این شعله ی تاب و تبم

این بیابان گرد كویت، زینبم

عهد بستم با تو تا پای سرم

رخ كند تقدیم سیلی، دخترم

حكم كن؛ فرمان تو، نور است نور

تا گذارم چهره بر خاك تنور

دوست دارم پیش چشم زینبم

چوب دشمن بوسه گیرد از لبم

ای ملائک، رو در این هامون کنید

شمر را از قتلگه بیرون کنید

ای عزیز فاطمه دادی بزن

آخر ای مظلوم ، فریادی بزن

چاره خصم بد آیین کن، حسین

لب گشا، یک لحظه نفرین کن حسین

ای یم رحمت نمی از ابر تو

ای دو صد ایوب مات صبر تو

چشم هستی بر تو خون بارد حسین

صبر هم اندازه ای دارد حسین

گرده باغ لاله ات خار و خس است

عترتت در بین دشمن بی کس است

قلب دریا سوخته چون حنجرت

از صدای آب آب دخترت

پیکرت آغشته با خون دل است

طره ات در پنجه های قاتل است

یا ز دست قاتلت خنجر بگیر

یا ره گودال بر مادر بگیر

کربلا، این رسم مهمانداری است؟

از گلوی میهمان، خون جاری است

ای جفا جوی ستمگر، آسمان

کار خود را کردی آخر، آسمان؟!

با تو گفتم چرخ بازیگر نگرد

با تو گفتم آسمان، دیگر نگرد

دیدی آخر فتنه ها انگیختند

بر زمین، خون خدا را ریختند

تیغ قاتل زین جنایت خون گریست

من نمی دانم که زهرا چون گریست

مانده در نای گلو آوای من

وای من ای وای من ای وای من

کربلا دریایی از خون آمده

شمر از گودال بیرون آمده

قرص خورشید است در پیراهنش

می چکد خون خدا از دامنش

آن سر ببریده گویی دم به دم

می خورد لب های عطشانش به هم

ریزد از چشمان خون ریزش گلاب

زیر لب آهسته گوید آب آب

استادسازگار


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/8/5 - 06:57 | 1 2 3 4 5

شعر عرض ادب به محضر اهل بيت ع

دسته بندی : شهادت امام حسين ع,
آن که ما را بر صراط حق هدایت می کند
چهارده قرن است بر دلها حکومت می کند
کیست او فرزند زهرا شاه عاشورائیان
یک نگاه او به یک عالم کفایت می کند
تا حسین داریم بی تردید اهل عزتیم
شیعه با عشق حسین احساس لذت می کند
مکتب او مکتب فقه و اصول و منطق است
اوست استادی که تدریس ولایت می کند
عشق بیماریست بیماری فوق جنون
هر که گوید یا حسین بر او سرایت می کند
خون و شیر شیعه با عشق حسین آمیخته است
شیعه از نام حسین اخذ شرافت میکند
زور گویی واژه واهی است در فرهنگ ما
دشمن ما بی جهت اعمال قدرت می کند
شیعه در خط حسین و تابع فرمان اوست
یا حسین می گوید و تجدید بیعت می کند
حزب حزب اللهیان حزب حسین بن علیست
شیعه از فرمان مولایش اطاعت میکند
در کدامین حزب یک کودک بود صاحب نظر
اصغر شش ماهه در محشر شفاعت می کند
ضابطه یا نظم و نوبت در امور دنیویست
حال ما را حضرت مولا رعایت می کند
هیچ نوبت بر عزادار مولا نیست نیست
این حسین است کارها خارج ز نوبت می کند
خوف محشر از کسی باشد که او بی صاحب است
صاحب ما در قیامت هم قیامت می کند
فاطمه در روز محشر هیئتی ها از شما
مطمئن باشید اظهار رضایت میکند
سید خوش زاد را با دین فروشان کار نیست
شاعر ما باحسین (ع)گویان رفاقت می کند

استاد سيدحسن خوشزاد(روحش شاد)


برچسب‌ها : ,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/6/6 - 07:39 | 1 2 3 4 5

شعر شب جمعه كربلا

دسته بندی : شهادت امام حسين ع, متفرقه,


السلام عَلَيك يا اَباعَبداللّه الحسين عليه السلام

حضرت عشق عجب كرببلايي دارد

 گنبد و بارگه و صحن و سرايي دارد

ديده بگشا وُ حريم علوى را بنگر

شب جمعه حرمش حال و هوايى دارد

اصغر چرمى


برچسب‌ها : ,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/5/25 - 15:03 | 1 2 3 4 5

شعر امام حسین(ع)-مدح

دسته بندی : ولادت امام حسين ع, شهادت امام حسين ع,

امام حسین(ع)-مدح

روی پر جبریل بودم که مرا برد

گفتم نجف می خواهم... اما کربلا برد

 

جبریل هم در قرب عرشی اش نبرده است

حظّی که بال فطرس از بام شما برد

 

گفتم تو ربّ مایی و گفتند کفر است

دنیای بی جنبه مرا در انزوا برد

 

ما جای خود دارد، سلیمان ها گدات اند

هر که رسید از سفره ات آب و غذا برد

 

دارم خجالت می کشم از خواهش کم

الطاف تو چه آبرویی از گدا برد!

 

آدم توسل کرد و ما را توبه دادند

پس آدمیت بود که نام تو را برد

 

بیچاره من که سنگ قبرت هم نبودم

بیچاره آن که سنگ آورد و طلا برد

 

دور و برت دیدم عجب وضعیتی بود

مردی زره برد و قبا برد و عبا برد

 

با این بساطی که درآورده ست لشگر

باید که جمعت کرد و بین بوریا برد

1392

علي اكبر لطيفيان



برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/5/22 - 07:43 | 1 2 3 4 5

شعر امام حسین(ع)-مدح

دسته بندی : ولادت امام حسين ع, شهادت امام حسين ع,

امام حسین(ع)-مدح

 

براي آن كه بيابيم ما خدايت را

گرفته ايم نشاني ردّ پايت را

 

براي آن كه به سمت خدايشان ببري

گرفته اند ملائك، نخ عبايت را

 

و جبرئیل دلش تنگ مي شد اي آقا

نمي شنيد اگر يك شبي صدايت را

 

فرشتگان مقرب هنوز حيرانند

تو را به سجده درآيند يا خدايت را

 

زمين به دور خودش چرخ مي زند تا كه

نشان دهد به سماوات كربلايت را

***

به بوم عشق به مژگان تر كشيد تو را

به وقت نافله هاي سحر كشيد تو را

 

نه از براي زمين ها و آسمان ها بود

فقط براي خودش بود اگر كشيد تو را

 

تو مثل جام پر از عشق و عاشقي بودي

كه زينب آمد و يكباره سر كشيد تو را

 

براي آن كه نشان زمينيان بدهد

سوار ني شدي و در سفر كشيد تو را

***

تو آسمان بلندي و ما كبوترها

نمي رسند به بالاي بامتان پرها

 

بدون بردن نام تو بي نتيجه بود

توسل سر سجاده ي پيمبرها

 

شريعت از سخن تو حيات مي گيرد

تويي كه جاذبه بخشيده اي به منبرها

 

تو جاي خود كه قيامت كسي نمي داند

كجاست حدّ و نصاب مقام قنبرها

 

تو مثل كعبه‌ي سيّار آسمان بودي

كه در طواف تو بودند جمله ي سرها

 ***

تو بي كران، تو بلندي، تو آسمان، تو صعود

تو آفتاب، تو دريا، تو آب هستي و رود

 

حكايت من و چشمم حكايت عبد است

حكايت تو و چشمت حكايت معبود

 

و قبل از آن كه شود جبرئيل حاجي عشق

كبوتر حرمت بود و كربلايي بود

 

يكي ز گريه كنان مُحرمت موسي

يكي ز مرثيه خوانان ماتمت داود

 

به نيت همه‌ي خانواده پيغمبر

«حسين مني انا من حسين» مي فرمود

***

رسيده است زمان غروب عاشورا

چه مي كشد ز وداع تو زينب كبري

 

تو روي شانه‌ي جبرئيل منزلت داري

به زير اين همه نيزه چه مي كني آقا؟

 

ميان اين همه نیزه كه رو به پايين اند

صداي زينب كبراست، مي رود بالا

 

حسين توست بله، باورش اگر سخت است

مُرمّل بدماء و مُقطّعُ الأعضا

 

كنار چشم ملائك به سمت تو خم شد

گذاشت روي گلوي بريده لب ها را

علي اكبر لطيفيان


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/5/22 - 07:42 | 1 2 3 4 5

شعر امام حسین(ع)-مدح

دسته بندی : ولادت امام حسين ع, شهادت امام حسين ع,

امام حسین(ع)-مدح

 

چه خوب است آب و هوایی که دارید

همیشه بهشت است جایی که دارید

 

الهی نبیند به خود روی خلوت

شلوغی این کوچه هایی که دارید

 

مجال عرق ریختن هم ندادید

به پیشانی این گدایی که دارید

 

نمی خواهم اصلاً بفهمم که ما را

کجا می برد ردّ پایی که دارید

 

همین که شما می بریدم، یقیناً

شبی می رسم تا خدایی که دارید

 

از امروز نامه رسان حسین است

پر فطرس بینوایی که دارید

 

برایم هوای بهشتی بالا

حرام است با کربلایی که دارید

 

شما با خدا با خدا با خدایید

و من با شمایم شمایی که دارید...

 

مرا خیمه کربلا می نویسید

دخیل حسینیه ها می نویسید

 

دل بی قرار اختیاری ندارد

اسیر است و راه فراری ندارد

 

مقامات عاشق فنا می پذیرد

اگر هم بمیرد مزاری ندارد

 

کسی که بنا نیست بی سر بمیرد

چه بهتر دل بیقراری ندارد

 

دل بی حسین اصل و فرعش زیادی ست

شبیه درختی که باری ندارد

 

دل بی حسین از گل بدترین هاست

دل بی حسین اعتباری ندارد

 

فرشته چرا؟ خوش به حال من و تو

ملک آن چه را که تو داری، ندارد

 

بود ذکر سجاده هر فقیری

امیری حسین فنعم الامیری

 

همه زیر پایند و بالا حسین است

همه قطره هستند و دریا حسین است

 

چه رسم خوشی... که زمان تولد

کلام نخستین ما یا حسین است

 

حسن یا علی فاطمه یا محمد

تجلی این چهار تن با حسین است

 

حسن هم حسین است، علی هم حسین است

محمد حسین است و زهرا حسین است

 

همین که به جز عشق چیزی نگفتیم

تجلی "لا ذکر الا حسین" است

 

گنهکارها نیز ترسی ندارند

قیامت اگر دست آقا حسین است

 

شه عالمینیم، الحمدلله

غلام حسینیم، الحمدلله

 

ندیدم کسی را گدایش نباشد

مسلمان یا ربنایش نباشد

 

مسیر تکامل یقیناً محال است

اگر کربلا انتهایش نباشد

 

برای جهنم چه خوب است، هر که

حسین بن زهرا برایش نباشد

 

مگر می شود؟نه...نه... امکان ندارد

خدا باشد و کربلایش نباشد

 

خدایی که دار و ندارش حسین است

مگر می شود خون بهایش نباشد؟

 

یقین کشتی او نجاتی ندارد

اگر خواهرش ناخدایش نباشد

 

حسین آمد و بال ها گریه کردند

تمامی گودال ها گریه کردند

 

پر ما کجا؟... وسعت آسمانت؟

پریدن کجا؟... قبه ی لامکانت؟

 

حسن هم به پای تو قد راست می کرد

ادب داشت، پیشت امام زمانت

 

تو بالا نشینی، چگونه نباشد

سر شانه های پیمبر مکانت؟

 

تویی سنّت هفت تکبیر احرام

نبی منتظر شد بچرخد زبانت

 

شما هر دو در حالت ارتزاقید

اگر می گذارد دهان بر دهانت

 

خدا بهتر از تو ندارد اگر داشت

یقین کن که می داد روزی نشانت

 

خداوند مثل تو دیگر ندارد

شبیه تو دارد اگر، خب بیارد

 

من و سال ها جستجویت، حسین جان

من و منّت گفتگویت، حسین جان

 

مگر می شود من به پایت نیفتم

من و سجده بر خاک کویت، حسین جان

 

من عادت ندارم شبی بی تو باشم

من و هیئت کو به کویت، حسین جان

 

گلوی تو عادت به نیزه ندارد

به قربان زیر گلویت، حسین جان

 

چقدر آه گفتی، جوابت ندادند

چقدر آب گفتی و آبت ندادند

علی اکبر لطیفیان


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/5/22 - 07:41 | 1 2 3 4 5

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

موضوعات

درباره ما

آمار وبلاگ

کد های کاربر